بیشتر مراجعینم پس از 5 سال زندگی مشترک حتی گاهی سالهای کمتر و گاهی بیشتر با کلی گلایه از همدیگه و انتظاراتی که از هم دارن با حالتی تند و پرخاشگرانه با جمله من دیگه خسته شدم،دیگه نمیتونم ادامه بدم اینجوری پیش بره ادامه این زندگی ممکن نیست... شروع به صحبت میکنن دوسش دارم ولی هیچی مثل قبل نیست درکم نمیکنه من براش اصلا مهم نیستم هر کاری میکنم نمیبینه خانم ما به آخر خط رسیدیم هر کاری میکنیم آخرش به دعوا ختم میشه... با فکر اینکه به آخر خط رسیدن و دلی پر از غم با ناامیدی با احساس نیاز به مداخله شخص سومی که هم راهنما باشه و هم بی طرف باشه از منِ روانشناس کمک و راهنمایی میخان عزیزان زندگی مشترک هر سال نیاز به خونه تکونی داره این کار با گفتگو اتفاق میافته هر هفته یا هر ماه با هم راجبه همه مسائلی که ذهنتونو آزرده کرده جلسه بزارید و با هم گفتگو کنید از همه موضوعات زندگیتون صحبت کنید و برای هم گوش شنوا باشید به جای گفتن دردو دلتون با خانواده یا دوستان اول با همسرتون از درد دلتون و رنجی که میبرید صحبت کنید زندگی مشترک نیاز به پرورش داره خودتون باید به زندگیتون رسیدگی کنید از هم سوال بپرسید چه چیزایی تو این مدتی که باهم هستیم ناراحتت کرده؟ چه چیزایی شادت میکنه؟ چگونه از زحماتت قدر دانی کنم؟ چطور برنامه ریزی مالی کنیم؟ به نظرت چکار کنیم زندگیمون شیرینتر بشه؟ چطور میتونم همسر خوبی باشم برات... تا عشق رو پرورش بدین و انتظار نداشته باشین یبار اول زندگیتون از خودتون گفتین همون کافیه نه کافی نیست... برای زندگی مشترکتون وقت بزارید زندگیتونو رها نکنید تو دست گذر زمان شما زوجین گرامی امیدوارم همین امروز این کار رو آغاز کنید